نشانه های شیعه وَ مسلمانی چیست؟ ...
بسم الله الرحمن الرحیم
امام رضا (علیهالسلام) میفرمایند: ذکر بسم الله الرحمن الرحیم، به اسم اعظم خدا نزدیکتر از سیاهی چشم به سفیدی آن است. اسم اعظم سر الهی است. اگر کسی آن را بداند میتواند در عالم تصرف کند. برای همهی اولیاء خدا در طول تاریخ این سؤال مطرح بوده که اسم اعظم چیست؟ در این حدیث امام رضا (علیهالسلام) میفرمایند ذکر بسم الله الرحمن الرحیم بسیار نزدیک به اسم اعظم است.
بحث امشب ما مربوط به خدمت به مردم است. با توجه به اینکه امشب شب شهادت حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) است، بحث را متبرک میکنیم به نام این بانوی بزرگوار که به اسلام و حضرت رسول خدمتهای فراوانی کردند. متأسفانه ما خیلی کم از ایشان یاد میکنیم. در حالی که در زندگی حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) نکات خیلی برجستهای هست و حتی نقاط بسیار روشن به جهت معنوی و روحی و عاطفی. به هر حال آن لحظاتی که اولین لحظات اسلام است، کسی جز خدیجه (سلاماللهعلیها) و علی (علیهالسلام) در کنار پیامبر نیست.
آن لحظات تنهایی و غربت و آن لحظاتی که همه خدیجه (سلاماللهعلیها) را ترک کردند و خداوند به پاس همهی این زحمات و تنهاییها گوهری مثل فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) را به این وجود نازنین هدیه داد. همهی این سختیها را خدیجه (سلاماللهعلیها) برای اسلام تحمل کرد. شاید به همین دلیل است که پیامبر اکرم اینقدر به این بانو علاقه داشتند. تا حدی که در بعضی روایات آمده است که سالها پس از وفات خدیجه (سلاماللهعلیها)، خانمی نزد پیامبر آمد. رسول الله فرش زیر پای خود را برای او پهن کرد و بسیار از او تجلیل و تکریم کردند. اصحاب با تعجب پرسیدند: یا رسول الله! این زن که بود که شما تا این حد احترامش کردید؟ و حضرت فرمود: او یکی از دوستان خدیجه بود که اوایل زندگی، زیاد به من و خدیجه سرمیزد. اینقدر تجلیل و تکریم پیامبر از دوست خدیجه، آن هم سالها پس از فوت ایشان، خود نشانهایست برای ما که به وجود نازنین این شخصیت بزرگ و باارزش در تاریخ اسلام که همهی ما مدیون اوییم، بیشتر توجه کنیم.
ما همیشه میگوییم خدیجه (سلاماللهعلیها) خدمات زیادی به اسلام کرد. خدمت یعنی چه؟ این عملی که بسیاری از عرفا و بزرگان دربارهاش چنین گفتهاند و شنیدهایم که عبادت به جز خدمت خلق نیست. یکی از بالاترین نقاط اوج در بحثهای معرفتی و عرفانی، آنجاییست که انسان به دیگران خدمت میکند.
خدمت به خلق، کفاره-ی گناهان بزرگ است
در بعضی از تعابیر آمده است که خدمت به خلق، کفاره ی گناهان بزرگ است. ما برای اینکه خدمت را تعریف کنیم اول باید توجه کنیم که این بحث از کجا شروع میشود؛ نقطهی عزیمت و خاستگاه ما در بحث خدمت، نوع نگاه ما به انسان و هستی است. یعنی انسانی که عالم برای او خلق شده و دین برای خدمت به او آمده و ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا که این انسان به کمال و رشد برسد؛ اگر من به این انسان محبت داشته باشم و به او توجه کنم و به خاطر او از خودم گذشت کنم، این لحظهایست که خدمت از اینجا آغاز میشود. و تمام عبادت در این است که من از خودم بگذرم و هدف ماه مبارک رمضان همین است.
دعای بسیارزیبایی توصیه شده است بعد از هر نماز بخوانیم: اللهم ادخل علی اهل القـبور السُرور... و البته در مکاشفهای یکی از اولیاء الهی از زبان امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) میشنود که در حقیقت این دعا، دعا برای ظهور ما است. چون هر چه در آن میخواهید جز با ظهور ما محقق نمیشود. ما در این دعا میخوانیم که: خدایا هر فقیری را بینیاز کن، هر تشنهای را سیراب کن، هر گرسنهای را سیر کن. هر زندانی را آزاد کن ...
انسان با خواندن این دعا به جایی میرسد که سر وقت افطار، بچههای سومالی را فراموش نمیکند. یعنی اگر این دعا را میخوانیم، داریم به عینه میبینیم که هر ساعتی که ما بدون گرسنگی و تشنگی میگذرانیم هزاران هزار کودک در این دنیا از گرسنگی و تشنگی تلف میشوند.
این روزها عکسهایی در اینترنت میدیدم از مادری که بچهاش جلوی چشمانش جان میداد. یا از آن پدری که همراه چهار فرزندش، به سمت مرز راه افتاده بود و به مرز نرسیده، سه فرزندش تلف شده بودند. زمانی که من و خانوادهام سر سفرهی افطار با شادی و راحتی نشستهایم، اگر من فکر کنم که کسانی هستند که همزمان با من نفس میکشند اما آرامش و امنیت ندارند، چیزی برای خوردن ندارند یا زیر شکنجه به سر میبرند و یا هزاران مشکل دیگر... از اینجا توجه من به انسان شروع میشود. هدف ماه مبارک رمضان، بالا بردن توجه ما به این مسائل است.
امشب خانم و آقای دکتری از امریکا میهمان ما بودند. ما پزشکان زیادی درسرتاسر کشور و مخصوصاً نقاط دورافتاده داریم که با تمام وجود خدمت میکنند. من از نزدیک پزشکانی را میشناسم که نهتنها از بیمار پول نمیگرفتند، بلکه خرج نسخهی مریض را هم میدادند. فراوان بودند از این افراد. یک روایت در الحیاة است که آن را به مهمانان پزشکمان تقدیم میکنم. به قدری این حدیث زیباست که من گاهی اوقات فکر میکنم پزشکی که اینقدر به مردم خدمت میکند از من روحانی به اسلام نزدیکتر است.
نشانههای شیعیان چیست؟
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: کسی که هنگام مراجعهی یک محتاج به او، لبخند نزند و اگر میتواند و قادر است، گره از کار فرد محتاج باز نکند، این آدم به پیامبر و امام ـ امیرالمؤمنین ـ و خدا ایمان ندارد. اگر فرد محتاجی به شما مراجعه کرد، اگر حل مشکل او در توان شما نیست، پیگیری کنید تا توسط دیگری مشکلش حل شود. و اگر غیر از این عمل کنید ولایت ما اهلبیت را ندارید. اگر کسی برای حل مشکلش به ما مراجعه میکند باید لبخند بزنیم!
در حالی که الان اگر چنین کسی به ما مراجعه کند آنقدر بهانه میآوریم که مبادا طرف از ما چیزی بخواهد. روایت است از امام باقر (علیهالسلام) که به جابر فرمودند: جابر! آیا کافیست کسی فقط اظهار محبت به ما و ادعای تشیع ما را کند؟ و سپس فرمودند: به خدا قسم شیعیان ما کسانی هستند که تقوا دارند و از خدا اطاعت میکنند. جابر! نشانههای شیعیان ما اینهاست: تواضع، خشوع، امانتداری، یاد خدا بودن، روزه، نماز، خدمت و مهربانی به پدر و مادر، رسیدگی به همسایهی محتاج و فقیر و بدهکار و رسیدگی به یتیم. و در روایت دیگر است که اگر کسی سر سیر به بالش گذاشت در حالی که همسایهاش گرسنه است، مسلمان نیست. با این اوصاف واقعا ما چقدر مسلمانیم؟
وقتی بحث خدمت پیش میآید، عموماً ما به یاد مسئولین میافتیم ...
وقتی بحث خدمت پیش میآید، عموماً ما به یاد مسئولین میافتیم. هر کسی به اندازهی سهم خودش وظیفهای دارد و طبیعتاً کسی که مسئولیت و امکانات بیشتری دارد، تعهد بیشتری برایش ایجاد میشود.
به برخی از عبارات حضرت امام (رحمةاللهعلیه) و مقام معظم رهبری اشاره میکنم. تعابیر امام (رحمةاللهعلیه) که خود را خادم مردم میدانست در زمینهی خدمت به خلق این است که روز قیامت از مسئولین میپرسند که شما که رئیسجمهور بودی برای مردم چه کردی؟ شما که وزیر بودی برای مردم چه کردی؟ شما که وکیل بودی برای مردم چه کردی؟ همهی ما مدیون و مرهون مردمیم ... اگر وزیری در وزارتخانهی خودش ـ واقعاً بین خود و خدا ـ خودش را موظف بداند که با پرسنل آنجا، هر کس که تحت نظر اوست، متوجهشان کند که با مردم خوب رفتار کنند و با مردم رفتار درست و سالم داشته باشند، آنهایی که در صدد این هستند که برای کشور خدمت کنند، در واقع خدمتی است که برای خداست، برای اسلام و برای پیشبرد مقاصد کشور و نظام است.
و تعابیری از مقام معظم رهبری که میفرمایند: وقتی ما میگوییم مردم معنیش این نیست همه مردم بیایند رأی بدهند و تمام شود. اگر کسی میخواهد برای مردم کار کند و هدفش این باشد که بعداً بخواهد از مردم رأی بگیرد. در اسلام و نظام جمهوری اسلامی فلسفهی مسئولیت مسئولان این است که برای مردم کار کنند. مسئولان برای مردمند، خدمتگذار و مدیون و امانتدار مردمند. مردم محورند. کسی که در نظام جمهوری اسلامی مسئولیتی دارد باید همهی هم و غماش مردم باشد. و بعد میفرمایند که امام دائم حقوق مستضعفان را تأکید می کردند.
این یک حقیقتی است که خیلی از ادارات و سازمانها و نهادها و وزارتخانهها پر شده است از کاغذبازی و با آبرو و وقت و شخصیت مراجعهکننده بازی میشود. همه این مشکل را میدانیم. این یک مشکل اجتماعی است. در روایت است که حاجت مردم به شما نعمت خداست که در خانههای شما آمده است. این جزء احادیثی است که مشترک میان کتب مقدس و روایات دینی ما است که روز قیامت خداوند رو به بندهها میگوید: گرسنه بودم، غذایم ندادید. تشنه بودم، آبم ندادید. برهنه بودم، لباسم ندادید. مردم میگویند: خدایا ذات مقدس تو بالاتر از این است که گرسنه و تشنه شود. خدا ندا میدهد که منظور من آن بندهایست از بندگان من که سراغ شما آمد و حاجتی داشت و حاجتش را روا نکردید. آنجا من بودم که به سراغ شما آمده بودم. این نعمت خداست که در ظاهر و قالب یکی از بندگان خدا تجلی پیدا کرده. مخصوصاً نسبت به محرومان و بالاتر نسبت به پدر و مادر و بستگان نزدیک و نسبت به خانواده و همسر.
آیا منی که در حل مشکلات مردم کوتاهی میکردم انتظار دارم خداوند دعایم را زود اجابت کند؟
اینجا این سؤال مطرح است که آیا منی که در حل مشکلات مردم کوتاهی میکردم انتظار دارم خداوند دعایم را زود اجابت کند؟ مسئولی که مردم را معطل خودش میکند برای فلان جلسه و بهمان کار، آیا توقع دارد در روز قیامت معطلش نکنند؟ ما وقتی به یکدیگر بد میکنیم، به خودمان بد کردهایم.
در اینجا دو کتاب معرفی میکنم. کتاب اول؛ توانمندسازی والدین، کارگاههای گفتوگوی والدین، نویسنده؛ یوهانس شاپ. کتاب آموزندهای-ست برای والدینی که میخواهند تمرین کنند برای گفتگو با فرزندانشان. کتاب دوم؛ عاشق شو، نویسنده: علیرضا برازش از انتشارات امیرکبیر. موضوع کتاب محبت است. روایات بسیار خوبی در کتاب نقل شده است که ما را متوجه آن میکند که اسلام دین محبت و دوستی است.
آیا چک هم امانت است؟
و چند نکته و سؤال و پیام؛
1ـ در بحث امانتداری که شب گذشته داشتیم، سؤال شده که آیا چک هم امانت است؟ با وضعی که بازار دارد و همه میدانیم، چک به تعبیری به یک جور کاسبی تبدیل شده است. مشکلات زیادی در زمینهی چک وجود دارد که برخی مشکلات قانونی است و بزرگتر از آن مشکلات اجتماعی و فرهنگی.
2ـ کسی پرسیده است که وقتی دختر 5 سالهام را برای ثبتنام در پیشدبستانی بردهام و از من عکس با حجاب میخواهند و من دختر 5 ساله را مجبور به روسری سر کردن کردم، آیا وقتی 15 ساله شد این روسری را برنمیدارد؟ من نمیتوانم جواب بدهم. چون تصمیم گرفتهام راجع به حجاب صحبت نکنم. حداقل اینکه کتاب خودم در مورد حجاب در ارشاد است و مجوز نمیگیرد.
3ـ گفتهاند الهی بمیرم دخترم 9 سالش است و روزه گرفته. بمیرم! توی این گرما چادر سر کرده! خانم! آقا! پدر! مادر! چرا انرژی منفی به بچه میدهید؟ برعکس به او لبخند بزنید و بگویید الان توی آسمانها فرشتهها چه کار میکنند برای تو! بگویید چقدر زیبا شدهای با این چادر!
4- نقل کردهاند از آیتالله بهجت که فرمودهاند: من هیچ مشکلی را سراغ ندارم که با نماز حل نشود.
5- بزرگواری گفتند که در بحث رازداری که گفته بودم هیچ وقت از نگفتن پشیمان نشدم ولی خیلی وقتها از گفتنها پشیمان شدم، عبارتی به جای این جمله میشود به کار برد: آنچه ضروری-یست به آنکه ضروریست باید گفت.
روایت آیه الکرسی
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: هر کس بعد از هر نماز آیةالکرسی را بخواند، هفت آسمان برای او شکافته میشود و به هم نمیآید تا زمانی که خداوند متعال به خوانندهی آن نظر رحمت کند و فرشتهای برای او مبعوث کند که از آن لحظه تا فردای آن روز کارهای خوبش را بنویسد و کارهای بدش را محو کند.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی